چرا آهنگهای قدیمی هنوز پرطرفدار هستند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۸۱۸۹۵
«بعد از انقلاب مانند بسیاری از حوزههای دیگر تولیدات موسیقایی افزایش پیدا کرد اما بعد از دهه شصت اتفاقاتی افتاد و امروز به نوعی ما شاهد "قحطی ملودی" هستیم.»
به گزارش صدای ایران، این جملهها از یک کارشناس موسیقی است دربارهی چرایی گسترش بازخوانی آثار موسیقایی قدیمی.
شنیدن ترانههای خاطرهانگیز قدیمی با صدای خوانندگان جدید چیز تازهای به حساب نمیآید و تقریبا میتوان گفت، تقریبا بیشتر خوانندههای امروزی گریزی به آثار قدیمی زدهاند که گاهی با استقبال مخاطبان روبهرو شدند و گاهی هم انتقادهایی به آنها شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک نمونه نزدیک این قبیل بازخوانیها که از اوایل دههی هشتاد گسترش یافت، به خواندن ترانه «سوغاتی» با شعری از اردلان سرفراز توسط رضا صادقی و علی لهراسبی بازمیگردد که به شکایت این ترانهسرا از این دو خواننده منجر شد.
بازخوانی یک اثر خاطرهانگیز در نفس خود، موضوع بدی نیست اما باید دید چرا اینکار تا این اندازه درایران باب شده است؛ در پاسخ به این پرسش، دو فرضیه پیش رویمان قرار میگیرد.
اول اینکه به دلیل ایجاد نوستالژی در مخاطبان، آثار قدیمی بازخوانی می شود یا در حالت دوم اینکه به دلیل خلق نشدن اثری که بتواند در اذهان عمومی جا خوش کند، خوانندهها دست به چنین کاری میزنند.
رضا مهدوی ـ کارشناس و منتقد حوزه موسیقی ـ در این زمینه به ایسنا میگوید: بعد از انقلاب مانند بسیاری از حوزههای دیگر تولیدات موسیقایی افزایش پیدا کرد، دانش بالا رفت و مراکز آموزش موسیقی زیاد شد و مردم به فراگیری موسیقی در سطوح مختلف روی آوردند. حتی خانمها هم به این حوزه وارد شدند و سازهایی را نواختند که پیش از این نمینواختند؛ اما بعد از دهه شصت اتفاقاتی افتاد و امروز ما به نوعی شاهد «قحطی ملودی» هستیم.
او ادامه میدهد: اما این دانش بیشتر تکنیکی است تا محتوایی؛ یعنی اینکه هر روز آثار با کیفیتهای عالی تولید میشود اما به دل نمینشیند. چه در صدا و سیما، چه در بخش خصوصی یا جشنوارههای دولتی وقتی یک ملودی را میشنویمT نمیتوانیم همزمان با آن سوت بزنیم یا آن را در حافظهمان نگه داریم و بیرون از سالن کنسرت دنبالش کنیم.
مهدوی با اشاره به نوازندگان خیابانی که جلوی درب سالنهای کنسرت، مینوازند، اضافه میکند: برعکس وقتی از تالار بیرون میآیی، این نوازندههای خیابانی هستند که با آهنگهای قدیمی و خاطرهانگیز گوش را نوازش میدهند و مردم با رغبت هرچه را در جیبشان است به آنها تقدیم میکنند و فکر میکنند کاش نوازندگان خیابانی در تالار اجرا میکردند؛ زیرا آنها را روان و مردمی میدانند.
این نوازنده سنتور بیان میکند: موسیقیای که امروز تولید میشود تکنیکال، برای به رخ کشیدن دانش و عاری از هرگونه ملودی است. این موضوع باعث میشود این موسیقیها «مردمی» نباشد؛ در اینجا «مردمی» به معنای پاپ نیست؛ بلکه موسیقی مردمی معادل «همهپسند» یا به قول استاد صالحاعلا «مردموار» است؛ مانند آنچه بنان میخواند.
او تاکید میکند: آهنگسازهایی مانند همایون خرم، علی تجویدی و مرتضی محجوبی ملودیهایی را آفریدند که ماندگار شد؛ جوانهای امروز هم از آنجایی که میبینند موسیقیشان با وجود داشتن علم و سواد، کاربردی برای مردم ندارد و مورد استقبال نیست، آثار قدیمی را کاور یا بازآفرینی میکنند.
مهدوی در ادامه میگوید: این موضوع تا جایی پیش میرود که خوانندههای معروف نسل جوان ما بعد از دو یا سه آلبوم به سراغ خواندن آثار قدیمی میروند تا خودشان را تثبیت کنند. اگر ما این کارها را از آنها بگیریم بیرحمانه ِمیتوان گفت از خود چیزی برای عرضه ندارند؛ آنها وقتی این کارها را میخوانند، ثابت میکنند نیازمند گذشته هستند تا جا پای صدای خوانندگان قدیمی که بسیار مردمی بودند بگذارند، اما مانند آنها نمیشوند. متاسفانه برخی از موزیسینها تصور میکنند ایران سرزمین شعر است در صورتیکه شعر هم نوعی دیگر از بیان موسیقی است و اتفاقا همیشه موسیقی به کمک شعر آمده است و اینجاست که میگوییم اگر ملودی روان و پویا باشد اشعار و ترانهها نیز بر جان و دل مینشینند.
این کارشناس موسیقی اظهار میکند: همه اینها برمیگردد به بخشی از فضای اجتماعی و امنیت شغلی هنرمندان و اینکه نهادها و سازمانها برنامه و سیاستگذاری برای رشد موسیقی کشور ندارند. جشنوارههای ما جشنوارههای «باری به هر جهت» است و برای آنها برنامهریزی و ریلگذاری وجود ندارد و یا اگر هم هست نخنما و پوسیده است. اینگونه یک اثر شاخص از رویدادها بیرون نمیآید تا برای سیاستگذاریهای سال بعد موسیقی، تبدیل به منبع شود.
او بیان میکند: در جشنواره موسیقی جوان که خیلی پرطمطراق است و میگویند استاتید بزرگ موسیقی آن را داوری میکنند به این فکر نمیکنند که از آن ملودی بیرون بکشند. به طور کلی متولیان امر چه دولتی و چه خصوصی و حتی خود موسیقیدانان سعی ندارند در جامعه ایجاد نیاز بکنند. البته بیشتر در قشر موزیسینهای کلاسیک مغربزمین و کلاسیک ایرانی اینگونه است. در سالهای پیش از انقلاب آزمون موسیقی «باربد» برگزار میشد، به واسطه شخصیتهای برجسته موسیقایی که درآن حضور داشتند، خیلی معتبر بود؛ تا جایی که نوازندگان و خوانندگانی که معرفی میشدند از درجه اعتبار بالایی در جامعه برخوردار بودند مانند درجههای هنری که بعد از انقلاب به برخی هنرمندان داده میشود.
مهدوی با اعتقاد به اینکه در کنار تولید، الگوسازی نیز باید انجام شود، اضافه میکند: این الگوها در حال حاضر از بین رفته و خود جوانها نمیتوانند الگوسازی کنند بنابراین مجبور میشوند به آثار قدیمی رجوع کنند.
او اظهار میکند: موسیقیای فیلمی که آن زمان تولید میشد به دلیل اینکه ملودی محور بود، با فیلم نیز عجین میشد؛ «سلطان قلبها» یکشبه به جهان راه پیدا کرد و همچنان در محافل رسمی و غیر رسمی مردم درخواست نواختن و خواندن آن را دارند. مانند واروژان یا اسفندیار منفردزاده که آثار خوبی را در این زمینه داشتند.
این نوازنده درباره ماندگاری آثار قدیمی میگوید: این، به دلیل ماهیت وجودی در این آثار بوده است؛ هنرمندان به معنای واقعی برخاسته از بطن مردم کوچه و بازار بودند و با آنها زندگی میکردند. ترانهسرا، خواننده و آهنگساز با یکدیگر عجین بودند در دوره گلها مرحوم (داود) پیرنیا کار بزرگی کرد و باید از او به عنوان سیاستمدار بزرگ رادیو و موسیقی ایران یاد کرد.
او اضافه میکند: همه امروز میگویند کاش ارکستر ملی جا پای «ارکستر گلها» بگذارد. گاهی مطرح میشود که قصد متولیان امر ادامه این راه را ندارند چرا که توانایی چنین کاری را ندارند؛ زیرا رپرتوار و نحوه کار ارکستر گلها خط مشی و مفهومی را دنبال میکرد.
این مدرس دانشگاه در ادامه اظهار میکند: آثار تولیدی امروز فاقد خط مشی و روند ملودی است، در حالیکه پر از المانها و فرمولهای موسیقایی است که مردم آنها را دوست ندارند و فقط به درد کلاسها و دانشکدهها میخورند. این تازه وضع افرادی است که در حوزه موسیقی ایرانی تحصیل کردند! آنهایی که موسیقی کلاسیک تحصیل کردند و به خارج میروند و برمیگردند، کارشان اصلا در آموزشگاهها کاربرد ندارند و چه بسا ذهن جوانان ایرانی را از موسیقی معیار ایرانی به سمت موسیقی فرنگی میکشاند.
این کارشناس موسیقی با بیان اینکه موسیقیهای مدرن و شبهمدرن امروز کاربردی نیستند، ادامه میدهد: جامعه امروز ایران که از نظر اقتصادی خیلی خسته شده، دنبال موسیقیای است که در زندگیش کاربرد داشته باشد. به نظر من نهادهای سیاستگذار و بخشهای ممیزی به جای سختگیریهای بیمورد باید اتاق فکری تشکیل داده و از خرد جمعی طیفهای مختلف بهرهبرداری کنند تا بتوانند موسیقی کاربردی را در جامعه اشاعه بدهند.
او اضافه میکند: همانگونه که در قبل از انقلاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از جوانان نخبه موسیقی کشور بهرهبرداری درست در جهت توسعه موسیقی سالم سرمایهگذاری میکرد که خود من نیز سالها در حوزه هنری همین مشی را الگو قرار دادم.
مهدوی تاکید میکند: البته این به این معنا نیست که آهنگهای قدیمی بازخوانی نشود، اما ما میتوانیم در این دوره نقطه عطفی ایجاد کنیم تا نسلهای بعدی کار ما را تکرار کنند.
او درباره نوستالژی در آثار بازخوانی شده اظهار می کند: «گذشتهگرایی» یا نوستالژی در همه جوامع بوده و خواهد بود اما چرا در دهه ۹۰ کارهای دهه شصت مانند «اندک اندک» یا «بیداد» در کنار آثار پیش از انقلاب تکرار نمیشود؟ در اوایل دهه ۷۰ آلبوم «نیلوفرانه» به بازار آمد؛ علیرضا افتخاری خواننده و عباس خوشدل آهنگساز این آلبوم بودند. پیش از انقلاب این قطعات توسط خوانندههای دیگری با همین تنظیم خوانده شده بود؛ برای مردم «گذشتهگرایی» شد اما صدای مخملی آقای افتخاری باعث شد مردم اقبال بیشتری نشان بدهد و الگو سازی شود. البته این اثر در دهه ۶۰ و بعد از جنگ به بازار آمد؛ شاید اگر امروز منتشر میشد، اقبال گذشته را نداشت؛ شرایط زمانی خیلی مهم است.
این نوازنده در ادامه میگوید: حس نوستالژی همیشه با انسان است اما بازآفرینی آثار گذشته توسط خوانندههای امروز، به دلیل این موضوع نیست. در واقع اثری خلق نمیشود که در دل مردم بنشیند. آرشیو صدا و سیما بیش از چند هزار ساعت اثر دارد که شاید تهیهکنندهها یکبار هم رغبت به پخش برخی از آنها ندارند، اما برای تولید و نگهداریشان میلیاردی هزینه میشود.
مهدوی درباره ترانههایی که امروز مورد استفاده قرار میگیرند بیان میکند: ما الان ترانهسراهای جوان خوبی داریم؛ پیش از انقلاب نیز شخصیتهایی مانند بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی یا نواب صفا و... را داشتیم. پس از انقلاب ترانه به نوعی ممنوعیت پیدا کرد؛ به عنوان مثال در شعر از ضمیر اول شخص نمیتوانستند استفاده کنند. بعد از دهه ۸۰ فضا باز و بازتر شد. متاسفانه این فضای باز کم کم به جایی رسید که ترانهها از نظر وزنی مشکل ندارند و اصول شعری رعایت میشود اما در محتوا اشکال دارند.
او اظهار میکند: یکی از دلایل اینکه ترانههای امروزی به دل نمینشیند برای این است که اهنگ قوی ندارند؛ اگر یک ترانه با موسیقی و خواننده خوب همراه شود مردم نیز از کتاب و ترانههای آن ترانهسرا استقبال میکنند
مهدوی همچنین با اعتقاد به اینکه «ممیزی موسیقی باید محترمانه کنار بکشد»، اظهار میکند: هرچند که در زمینه موسیقی میگویند ما کارشناسی میکنیم اما ممیزی انجام میشود. در زمینه شعر هم ممیزی باید با نگاه اصلاحگرایانه وجود داشته باشد. یعنی ساختار نظاممند شعر فارسی رعایت شود و فضای بازی برای اشعار سپید و ترانهها ایجاد شود . از طرفی ضمن رایت چارچوب، اثر شعارگونه نباشد. یادم نمیرود مرحوم افشین یدالهی شکوهها داشت از رد شدن اشعارش در اینگونه ممیزیهای ناروا.
او اضافه میکند: صدا و سیما نیز باید سختگیریهایش را کم کند یا از بین ببرد وگرنه مخاطب خود را از دست میدهد. اینگونه تولید موسیقایی در صدا و سیما مناسبتی و شعار زده میماند و همچنان حیف و میل سرمایه میشوند و آثار خوب را بیرحمانه به دلایل واهی رد میکنند. شوراهای صدا و سیما نباید مانع ورود پدیدهها و شخصیتهای برجسته موسیقی شوند.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۸۱۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
به گزارش «تابناک»، در ۲ روز اخیر جامعه هنری و علاقمندان به سینما برایشان این پرسش مطرح شده است که بیماری ترانه علیدوستی چیست و او در چه مرحلهای از درمان قرار دارد؟
بثورات دارویی همراه با ائوزینوفیلی و علائم سیستمیک یا سندرم DRESS یک واکنش حساسیت شدید به برخی از انواع داروها به شمار میرود. علائم این بیماری شامل تورم پوستی، تب، ناهنجاریهای خونی و درگیری اندامهای مختلف است.
متخصصین این آلرژی نادر دارویی را به طور بالقوه تهدید کننده زندگی میدانند که به دنبال واکنش بیش از حد سیستم ایمنی بدن به برخی داروها رخ میدهد. علائم ممکن است هفتهها پس از شروع داروی مشکل زا توسط فرد تظاهر یابند. درمان اغلب شامل قطع داروهای مشکوک و استفاده از داروهای تعدیل کننده سیستم ایمنی به منظور کاهش علائم است.
سندرم دِرِسسندرم DRESS که تحت عنوان سندرم ازدیاد حساسیت القا شده به وسیله دارو (DIHS) یا سندرم حساسیت به دارو نیز شناخته میشود، یک واکنش شدید به تعدادی از داروهای تجویزی است. متخصصین سندرم DRESS را در قالب یک واکنش ازدیاد حساسیت نوع ۴ طبقه بندی میکنند. این واکنش دارویی جدی، پوست و سایر اندامها را تحت تاثیر قرار میدهد و میزان مرگ و میر آن تا ۱۰ ٪ گزارش شده است.
بر اساس گزارش هیئت آمریکایی استئوپاتیک پوست، بروز کلی سندرم DRESS غیرمعمول است و ریسک ابتلا از ۱ در هر ۱۰۰۰ تا ۱ در هر ۱۰۰۰۰ نفر پس از قرار گرفتن در معرض داروهای محرک متغیر است. این بیماری معمولا ظرف ۲ تا ۶ هفته پس از اولین مواجهه فرد با دارو رخ میدهد و باعث ایجاد ویژگیهای مشخص و در عین حال متغیری میشود که بر پوست و اندامهای متعدد تاثیر میگذارند.
عللسندرم DRESS به دلیل واکنش بیش از حد سیستم ایمنی رخ میدهد که شامل فعال شدن سلولهای T سیستم ایمنی و آزاد شدن سیتوکینها است. با استناد به مقالهای که از طریق وب سایت کتابخانه ملی پزشکی آمریکا قابل دسترسی است، داروهای رایج مرتبط با این سندرم عبارت اند از:
- داروهای ضد تشنج
- داروهای ضد ویروس
- آنتی بیوتیکها
- آلوپورینول
- مگزیلتین
- تثبیت کنندههای خلق و خو و داروهای ضد افسردگی
- عوامل بیولوژیک
شواهد همچنین حاکی از آن است که عوامل دیگری نیز در این امر نقش دارند:
- استعداد ژنتیکی برای ابتلا به سندرم DRESS
- ناتوانی کبد در متابولیسم برخی داروها
فعال شدن مجدد برخی ویروسها مانند ویروس اپشتین-بار (EBV) یا هرپس ویروس انسانی ۶ (HHV۶)
علائمبرخی از افراد ممکن است به سندرم DRESS به عنوان یک واکنش چند سیستمی نگاه کنند. این موضوع بدین واقعیت اشاره دارد که بیماری مذکور میتواند علائم مختلفی به همراه داشته باشد. هرچند بیماران ممکن است علائم متفاوتی را تجربه کنند، نام DRESS از مشخصه تعداد ائوزینوفیلهای بالا، معروف به ائوزینوفیلی، و علائمی که معمولا در بدن ظاهر میشوند، گرفته شده است.
علائم معمول سندرم DRESS عبارت اند از:- تب
- بثورات پوستی یا جوش
- ائوزینوفیلی
- لنفوسیتوز آتیپیک
- تورم غدد لنفاوی
- التهاب اندامهای داخلی
تشخیصسندرم DRESS میتواند با علائم مختلف تظاهر یابد که آن را مشابه بیماریهای دیگر از جمله سلولیت، هپاتیت ویروسی و لوپوس اریتماتوز سیستمیک میسازد. به همین دلیل این بیماری با احتمال بالا برای تشخیص اشتباه رو به رو است.
به منظور تشخیص سندرم DRESS، فرد باید معیارهای زیر را داشته باشد:
- سابقه بستری شدن در بیمارستان
- راش حاد
- واکنشی که احتمالا مرتبط با دارو است
علاوه بر این، سه مورد از چهار فاکتور زیر نیز باید وجود داشته باشند:
- تب بالاتر از ۳۸ درجه سانتیگراد
- بزرگ شدن غدد لنفاوی حداقل در دو محل
- درگیری حداقل یک اندام داخلی
- ناهنجاری در شمارش سلولهای خونی
در این میان محققان ژاپنی نیز مجموعهای از معیارها را پیشنهاد کرده اند که مشابه هستند، اما شامل فاکتور خاص فعال سازی مجدد HHV۶ هم میشود.
درمانتشخیص زودهنگام و قطع فوری دارو از مهمترین عوامل در درمان این بیماری به شمار میروند. این رویکرد ممکن است برای رفع علائم و هرگونه ناهنجاری خونی و همچنین جلوگیری از پیشرفت بیماری کافی باشد.
پس از این مرحله، درمان عمدتا حمایتی است و شامل مدیریت و تسکین علائم میشود. گزینههای مطرح میتوانند متشکل از جایگزینی مایعات، تنظیم دما، تغذیه مناسب، مراقبت از زخم و کنترل عفونت باشند. سایر اقدامات حمایتی هم به اندامهای آسیب دیده بستگی دارند.
کورتیکواستروئیدهای سیستمیک پرکاربردترین درمان برای این بیماری هستند. با این حال، هنوز هیچ اتفاق نظری در مورد دوز ایده آل، زمان و مسیر تجویز وجود ندارد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۴ که از طریق سری مجلات انتشارات جان وایلی و پسران قابل دسترسی است، نشان داد که کورتیکواستروئیدهای سیستمیک میتوانند به طور موثر در مراحل اولیه بیماری اقدام به مدیریت آن کنند.
علاوه بر این در مطالعهای دیگر از ناشر بریتانیایی بایومد مرکزی در سال ۲۰۱۸ مشخص شد که ترکیبی از پالس تراپی کورتیکواستروئیدی و کورتیکواستروئیدهای خوراکی، یک درمان موثر برای بیماری محسوب میشود.
سایر درمانهای موثر عبارت اند از:
- سرکوب کنندههای سیستم ایمنی مانند سیکلوسپورین
- کورتیکواستروئیدهای موضعی برای تسکین بثورات پوستی
- ایمونوگلوبولین داخل وریدی
- پلاسمافرزیس
عوارضحتی پس از بهبودی، برخی از افراد ممکن است از پیامدهای طولانی مدت سندرم DRESS رنج ببرند، از جمله آسیب دائمی به اندامها و ایجاد اختلالات خودایمنی.
یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۵ نشان داد که اکثر افرادی که از سندرم DRESS بهبود یافته اند به بیماریهای جدیدی مبتلا شده اند. بر اساس پژوهشی دیگر در سال ۲۰۱۷، بیماریهای تیروئید مانند بیماری هاشیموتو، بیماری گریو، و تیروئیدیت بدون درد از جمله شایعترین عوارض طولانی مدت سندرم DRESS هستند.
آسیب اندام ناشی از سندرم DRESS نیز با عوارض طولانی مدت همراه است. افرادی که آسیب شدید کبدی دارند، ممکن است به پیوند کبد نیاز داشته باشند. علاوه بر این افرادی که بیماری کلیوی زمینهای دارند نیز ممکن است به همودیالیز طولانی مدت نیاز داشته باشند.
بیماریهای عفونی یکی دیگر از عوارض شایع مرتبط با سندرم DRESS هستند. مطالعهای در سال ۲۰۱۳ نشان داد افرادی که تحت درمان با کورتیکواستروئید قرار گرفته اند، ممکن است در معرض خطر ابتلا به بیماریهای عفونی مانند هرپس و ذات الریه باشند.
تمامی این مطالعات از طریق کتابخانه ملی پزشکی آمریکا در اختیار علاقهمندان قرار گرفته اند.
منبع : همشهری